توضیح مختصر: اگر همچنان در یادگیری زبان جدید مقاومت می کنید لازم است نگرش خود را تغییر دهید.
زمان مطالعه: 8 دقیقه
سطح: خیلی سخت
نگرش زبان شناس. مقاومت در برابر یادگیری زبان هر کسی نمی خواهد با زبان دیگران ارتباط برقرار کند و یا درباره فرهنگ دیگری یاد بگیرد. این قابل فهم است که بسیاری از مردم فقط در استفاده از زبان خودشان شادتر و راحت تر هستند و در برابر یادگیری زبان جدید مقاومت می کنند. با این حال، از قضا، بسیاری از افرادی هم که سعی در یادگیری زبان دوم دارند، نیز به طور فعالانه و جدی مقاومت می کنند. برخورد با زبان و فرهنگ متفاوت، می تواند تنش زا باشد. قطعا درست است که بیان افکار و احساسات به یک زبان جدید یک فعالیت خودمانی است. زبان شما منعکس کننده نگرش و شخصیت شما است و بنابراین شما در زبان مادری خود احساس راحتی بیشتری می کنید. همچنین ممکن است افرادی به جهت دفاع از زبان و هویت خود، دربرابر یک زبان جدید مقاومت کنند. بعضی از افراد زمانی که به زبان دوم صحبت می کنند، احساس نا مساعد و نا امنی دارند. برخی از زبان آموزان احساس انزجار و ناراحتی به هنگام صحبت کردن به یک زبان جدید را دارند، در حالی که دیگران فقط آن را خسته کننده می پندارند. همه مردم اغلب زبان جدید را با زبان مادری خودشان مقایسه می کنند، به جای اینکه تنها آن را یاد بگیرند و پیروی کنند. این واکنشها شبیه به رفتار مردم در هنگام سفر به خارج از کشور است. در حالی که مسافران مشتاق، به سادگی خودشان را با مقصد وفق می دهند و لذت می برند؛ دیگران به دنبال یافتن دلیلی می گردند تا بگویند: همه چیز در خانه بهتر است، خواه غذا ، خواه پاکیزگی، خواهد آب و هوا که تایید میکنه آنها رو که بهتر است در خانه بمانند.
البته ما همیشه وقتی به خانه بر میگردیم خوشحالیم، اما چرا در سفر به آن فکر میکنیم؟ برای شما صحبت کردن به زبان مادریتان ساده تر و بسیار راحتر است، اما چرا زمانی که سعی در برقراری ارتباط (با دیگران) در قالب زبان جدید را دارید، بر روی آن (زبان مادریتون) تمرکز می کنید؟ این مسأله ناامید کننده است که بسیاری از زبان آموزان از محیط هایی که آنها را احاطه کرده اند، استفاده مفید نمیکنند. این برای والدین رایج است که فرزندانشان را برای یادگیری زبان به کشورهای خارجی بفرستند. در اوایل دهه 1960 ، هنگامی که من در دانشگاه گرنوبل، فرانسه مشغول مطالعه علوم سیاسی بودم، دانشجویان بسیاری از انگلستان و ایالات متحده آنجا بودند که برای مطالعه زبان فرانسه آمده بودند. آنها به داشتن اوقاتی خوش با دیگر دانشجویان انگلیسی زبان، بیشتر علاقمند بودند. آنها از فرصت زندگی کردن در کشور فرانسه استفاده کامل و مفیدی نکردند. آنها انگیزه ای کافی برای درک کردن مردم فرانسه نداشتند. در نتیجه زبان فرانسه آنها به همان میزانی که توانایی آنرا داشتند، رشد نکرد. در همان حال، من یک بار با یک استاد شیمی ژاپنی در یک دانشگاه معتبر بریتانیایی صحبت کردم. او به من گفت که متاسفانه، بسیاری از دانش آموزان زبان ژاپنی در آن دانشگاه ، در گروه زبان خودشان عضویت دارند. این یک شوخی رایج بود که دانش اموزان از توکیو با لهجه اوزاکا به ژاپن باز می گشتند،و فقط پیشرفت کمی در زبان انگلیسیشان داشتند. زمانی که برای اولین بار یاد میگیریم که شنا کنیم، آب ممکن است جذاب نباشد. (بنابراین ) تا زمانی که خودمان را متعهد سازیم، ارتباط برقرار کردن به زبان خارجی می تواند مشابه (آن وضعیت) باشد.
من به یاد دارم که شنیدم یک مهاجر تازه وارد کانادایی به من گفت که پس از ترک وطنش، او ابتدا در اروپا زندگی کرد. او به صرف نوشیدنی با همکارانش به بیرون دعوت شد. اما دریافت که او حس شوخ طبعی آنان را درک نمیکند. بنابراین از بیرون رفتن با آنها منصرف شد. او کاملا خارج از موضوع، این واقعه را به من نسبت داد. احتمالا( تمایل داشت ) من یا خودش را متقاعد کند که شکاف فرهنگی بین او و خارجی ها بسیار گسترده بود. با این حال می خواست که انگلیسیش را بهبود ببخشد. او نمی فهمید که مجبور است یاد بگیرد تا زمینه مشترکی را با خارجی ها پیدا کند، اگر وی امیدوار بود تا مسلط به زبان های دیگر صحبت کند. او نگرش یک زبانشناس را نداشت. فرصت های شخصی، حرفه ای و فرهنگی که از برقراری ارتباط با زبان های دیگر می آید واضح است. من از صحبت کردن با زبان های دیگر، خواه در خانه یا مسافرت باشم ، لذت زیادی می برم. علاوه بر این، من کسب و کارم را بر روی توانایی ام در صحبت کردن به زبان های دیگر بنا نهادم. در حال حاضر، حتی زمانی که من در ونکوور در منزل هستم، برایم عادی هست که در صبح به زبان فرانسوی با مشتری در لوه هاور و یا به زبان سوئدی و آلمانی با کارپردازان صحبت کنم. سپس با پیشخدمت ها بر روی ناهار کم هزینه در کانتونی صحبت میکنم. و سپس در عصر تلفنی با پکن یا ناگویا به زبان ژاپنی و ماندارین صحبت می کنم. من 6سال است شرکت هایی را در ژاپن دایر کردم. من فرصتی را برای سخنرانی در نشست های صنعت جنگل در آسیا، اروپا، آمریکای لاتین و آمریکای شمالی به زبان ژاپنی، اسپانیایی، ایتالیایی، فرانسوی و سوئدی و همچنین انگلیسی داشتم.
1. 36. نگرش زبان شناس. فقط ارتباط برقرار کن
2. 37 نگرش زبان شناس. مقاومت در برابر یادگیری زبان 👁
درس بعدی : 3. 38 نگرش زبان شناس، غلبه بر مقاومت در برابر یادگیری زبان
4. 39 برقراری ارتباط، متناسب با سطحتان
8. 43 نگرش زبانشناس: هویت و زبان
9. 44. نگرش یک زبان شناس: شباهت اساسی انسان ها